اسرار اجتماعى نماز
نماز در اوقات معین نمودارى از وحدت و یگانگى ملت بزرگ اسلام است ; زیرا هـمـه مـسـلـمـانـهـا در وقـتـهاى مخصوصى رو به قبله ایستاده و با آداب خاصى خداوند جهان رامـى پـرستند , این خود نمونه بزرگى از اتحاد و یگانگى ملتى است که اسلام همه را به وسیله آن عبادت متحد و متشکل نموده است . هـرگاه این نمازها به صورت جماعت برگزار گردد , روح وحدت و اتحاد و مساوات وبرابرى , از صـفهاى منظم و فشرده نمازگزاران نمایان خواهد بود و اهمیت این اتحادو یگانگى معنوى نیازى به توضیح ندارد . ویل دورانت مىنویسد: بر هیچ انسان منصفى پوشیده نیست که شرکت مسلمانها در نمازهاى جماعت روزانه چه اثر خوبى در وحدت و تشکّل آنها دارد. با کمى دقت مىتوان دریافت که در سایه همین جماعتها و جمعههاست که انسجام و اتحادى در اقشار مختلف ایجاد مىشود و در سایه آن برکات و ارزشهایى وجود دارد. از کارهاى عمرانى یک منطقه گرفته تا راه حل سایر مشکلات افراد و جامعه گـرچـه اسـرار و فـوایـد اجتماعى و تربیتى نماز منحصر به اینها نیست , ولى همین قدر روشنگر عظمت و اسرار خطیر این فریضه الهى مى باشد. راز دیگرى که در نماز نهفته است تشکیل جماعتهاست. .
نماز کانون تربیت
اسلام و قرآن داراى سیستمى ترتیبى جهت نیل آدمى به مراتب کمال است که از جمله آنها اقامه نماز مىباشد. محور تربیت و تعالى انسان در مکتب اسلام، با توجه به خداوند و در نظر گرفتن موقعیت او و نیز جایگاه خود انسان میسّر است. این توجه با نماز حاصل مىشود. نماز و نه هیچ عبادت دیگرى، براى خداوند سودى به همراه ندارد و اگر هیچ کس در تمامى هستى سر بر آستان او نساید، بر دامن کبریایى او گردى نمىنشیند. ولى غفلت انسان از خداوند، زمینه سقوط وى به پستترین درجات را فراهم مىکند. حال آن که یاد خداوند او را بر طریق مستقیم نگاه مىدارد و در طوفان حوادث زندگى و فراز و نشیب آن دست او را مىگیرد.
اگر بخواهیم نقش نماز را در طول زندگى به چیزى تشبیه کنیم، باید بگوییم: نماز همانند چراغهایى نورانى در مسیرى تاریک و ظلمانى و پیچ در پیچ است که انسان را به پیمودن راه اصلى و منحرف نگشتن و اسیر غول بیابان نشدن دعوت مىکند. این چراغها باید همواره روشن باشد وگرنه آدمى ممکن است در مرحلهاى به بیغولهاى بیفتد و چه بسا بازگشت از آن میسر نباشد. فلسفه اصلى نماز و دیگر عبادات همین است. بدون نماز و عبادت انسان تربیت نمىشود و توان لازم را براى پیمودن راه کمال نمىیابد.
عبودیت وخضوع درپیشگاه خداوند
هدف دیگر نماز عبودیت و خشوع و خضوع در پیشگاه مقام ربوبیت است. به طور مؤدب ایستادن، رکوع کردن، جبین به خاک ساییدن، سجده و همه نشانههاى خضوع است. و این حقى است از خداى سبحان که هر انسانى موظف به اداى آن است. توجه داشته باشید که همین خشوع و خضوع، به تدریج در روح و جان ما اثر گذاشته و انسان را در برابر سایر افراد متواضع مىکند. امام على(ع) مىفرماید: «ومن تعفیر عتاق الوجوه بالتراب تواضعا ؛ خداى سبحان نماز را مقرر داشت تا پیشانى از روى تواضع به خاک مالیده شود» ، (نهجالبلاغه). حضرت فاطمه(س) نیز مىفرماید: «جعل اللّه الصلاه تنزیها لکم من الکبر ؛ خداوند نماز را مقرّر داشت تا دامن انسان را از کبر و منیّت پاک گرداند».
آنچه ذکر شد بیانگر این حقیقت است که به هر حال یکى از اهداف نماز، پاک و منزه ساختن روح انسان از کبر و منیت است؛ همچنان که نماز بازدارنده انسان از لغزشها و گناهان است. نماز در ساحت روح انسان، همان نقشى را ایفا مىکند که نرمش و ورزش در ساحت جسم انسان ایفا مىنماید. اگر کسى ورزش رابراى مدت طولانى ترک کند، کمکم بدنش دچار یک نوع سستى و کسالت مىشود و چه بسا سلامت خود را از دست بدهد. بنابر این انسان باید روزانه یا لااقل هفتهاى چند ساعت، به راهپیمایى و ورزش بپرازد تا به تدریج جسم را سلامت و شاداب سازد. روح انسان نیز چنین نیازى دارد، باید هر روز این نیایش و سرود مذهبى و اسلامى تکرار گردد تا به تدریج سلامت و شادابى روح انسان در سایه یاد حق احراز گردد
نظرات شما عزیزان: